راست می گویی خدا ، ما همیشه عجله داریم. همیشه می دویم و همیشه دیرمان شده؛
ولی نمی دانیم برای چه بی تابیم و برای چه عجله می کنیم.
شاید شیطان است که هولمان می کند . اوست که وادارمان می کند تا عجله کنیم؛
چون با عجله کردن بیشتر اشتباه می کنیم.
مادرم می گوید :(ادمها یک عمر می دوند تا برسند به ته زندگی؛اما یادشان می رود
زندگی کنند.ته زندگی چیزی نیست.زندگی همین جاست.)
خدایا! شاید کمترین چیزی که به ما دادی صبر است و
بیشترین چیزی هم که از ما خواسته ای باز هم صبر است.
به نظرت کمی بی انصافی نیست؟!
البته خودت هم گفته ای :
از شکیبایی و نماز یاری بگیرید، و این دو، کارهایی دشوار است؛
جز برای اهل خشوع.
صبر. شکیبایی و بردباری :اینها چیزهایی هستند که همیشه ما را به آنها دعوت کرده ای.
تو همیشه به آنها که صبورند،بشارت داده ای.صبر تلخ است؛
اما با خودش شیرینی می آورد.
اما ما آدمها کم حوصله ایم و بی تحمل.
می دانم هیچ دانه ای یک شبه درخت نمی شود و هیچ درختی یک شبه میوه نمی دهد.
صبر
صبـــر
صبــــــر.
می دانم ما آدمها همیشه یک عالم توقع بیجا داریم.برای بزرگ شدن ،
باید صبر کردن را یاد بگیریم.
خدایا! کمکم کن و صبر را یادم بده.
عرفان نظر آهاری
نویسنده : ترنم در تاریخ پنج شنبه 91/10/7